روز عشق(93/4/30)+خبر مُچاله شدن دلم
خاطرات عاشقانه من ونفسیم
بهترین لحظه های من زیر سایه عشق تو
درباره وبلاگ


♥بــِسْم ِاللهِ الرَّحْمن ِالرَّحیمْ♥ وَإِن یَكَادُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْر وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِین ♥♥♥♥♥♥ به صندوقچه خاطرات من ونفسیم خوش اومدین همنفسم:مهندس عمران من:دانشجوی پیراپزشکی عمر عشقمون:از زمانی که من 14 ساله و نفسیم 16 ساله بود الانم بعد از گذشت 7سال هر روز عاشقانه تر بهم نگاه میکنیم خاطرات اینجا رو تقدیم میکنم به تنها عشق زندگیم اینستامون:_manonafasiim_



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 673
بازدید کل : 283102
تعداد مطالب : 162
تعداد نظرات : 1370
تعداد آنلاین : 1

نويسندگان
فافا

آخرین مطالب


 
شنبه 22 مرداد 1393برچسب:, :: 19:30 :: نويسنده : فافا

این عکس مربوط به هفته گذشته میشه که مثلا خواستم فال گردو دربیارم یاد فال گردوهای پارسال مامان 2 افتادم که برام درست کرده بود وقتی یاد اونا افتادم مقایسه کردم بدم اومد از فال گردوهام انقدر زشت شدن

نفسیم خیلی بدش میاد از اینکه دستم اینجوری بشه منم زورم اومد دستکش دستم کنم

فال گردو مامان2 وقتی همسری به گوشش رسوند من دوست دارم منم کلی خجالت کشیدم از زحمتشون واقعا بعد از یکسال عکسش میبینم کیف میکنم از این همه سلیقه همه فال یکدست درسته دراورده بود

اینم کیک مرغ من که قبل از گردو فرستادن مامان2 براشون درست کردم

نمایی از هنر من روی دیوار کلاس البته کار خوبی نیستااا شما انجام ندید منم همین یه بار بود

عکسا دو سه تاش تکراری بود اما باز گذاشتم برای خواننده های خاموشم که ببینن

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

یاسمن (سه شنبه ها)
ساعت0:25---26 مرداد 1393

یه سوال من برای این مطلب نظر نذاشتم !
دوست خوبم:کامنتت تو پست قبلِ اون موقع که کامنت گذاشتی کامنت دونی این پست غیرفعال بود:)



دریا
ساعت14:46---25 مرداد 1393
به یادت آرزو کردم که چشمانت اگر تر شد / به شوق آرزو باشد نه تکرار غم دیروز
@} ;-
دوست خوبم:چه زیبا به به فدا مدا بووووس


آذرمی دخت
ساعت10:11---25 مرداد 1393
چه خانواده ی باحالی . ایشاله زود تموم میشه
دوست خوبم:مرسی دوستم


مرجان
ساعت10:40---24 مرداد 1393
چه خونوادهء عاشق پیشه ای امیدوارم این نکتهء مثبت کارتون رو راحتتر کنه و خونوادت زودتر اوکی بدن
دختر تو چقدر شیطونی (قضیه آخرین دیدار دانشگاهی)
در مورد سربازی نفسیتم که امیدوارم زود این روزهای سخت برات بگذره و چشم بهم بزنی و ببینی نفسیت نشسته تو خونتون و تو داری چای میبری و باباتم رضایتمندانه داره به نفسیت نگاه میکنه...
دوست خوبم:تا خدا چی بخواد.خوب میخواستم تو دلم نمونه دیگه الانم نموند:)وااااااااای چقدر خوب گفتی الان دلم این لحظه رو خواست


فاطیما
ساعت20:27---23 مرداد 1393
فافا من منتظرممممممممممم
دوست خوبم:اومدم


فاطیما
ساعت20:14---23 مرداد 1393
غصه نخور فافایی سربازیش زود تموم میشه
مهم اینه که دوست داره همه جوره کنارهم بمونید یه لحظه هم تنهاش نزار که احساس تنهایی کنه فافایی موفق باشی گلم
دوست خوبم:خدا کنه:(از هم دوریم اما دلامون همیشه باهمه.مرسی دوستم همچنین شما


شاهی
ساعت20:11---23 مرداد 1393
فافا بیا اینجا
dokhtaranesara.blogfa.com
man ba esme shahi onjam alan


شاهی
ساعت20:00---23 مرداد 1393
بچه ها بیاید بریم یه وبلوگی چت کنیم الان
میاید؟

دوست خوبم:من میام:)


خانوم گل
ساعت19:53---23 مرداد 1393

به به میبینم که فافا جونو درحال جواب دادن به کامنتا گیر اوردم
خسته نباشی عزززززززیززززم
دوست خوبم:به به میبینم که همه جیگرا جمعن:))قربونت عزیزم مرسی



شاهی
ساعت19:44---23 مرداد 1393
فافااااااااااا خو یه چتروم بذار دیگهههههههه
دوست خوبم:میخواستم چندماه پیش بزارم هرکاری کردم نشد کد وبلاگم نخوند الان من هی کامنتاتو میبینم خندم میگیره جفتمون انلاینیم:))


شاهی
ساعت19:43---23 مرداد 1393

فافاااااااااااااااا میگم ببین حالا شما اجبار دارید
ببین من چه دلی داشتم که قیده همه چیو زدم و گفتم الا و بلا میخام استاد دانشگاه بشی
تازه من شونصد تا هم خواستگار داشتم که با جینگولک یازس پروندمشون
ببین از تو سخت تر هم هس؟؟؟؟
پس دیگه غصه نخور

دوست خوبم:من میخوام زودتر بهم برسیم فقط بودن کنارش ارومم میکنه بعد بقیه چیزا



شاهی
ساعت19:41---23 مرداد 1393

توام نشستی اونجاداریم چت میکنیم
خخخخ
والله یروز دلم خیلی از این دنیا گرفته بود
گفتم هویجوری بزنم خاوراته عاشقانه
وبه تو اومد
منم اومد تو و دیدیم بلهههههههههههههههههه
بسیار به ما نزدیکه روابطتتون و به دله ما نشست
حدودا یک ماه

دوست خوبم:پس خوش اومدی به صتدوقچه ما لپت بیار بوووس



شاهی
ساعت19:30---23 مرداد 1393
فافااااااااا گفتم که ما دوریمون واسه اینه که من خواستم تحصیلاته بالا داشته باشیم
یک کلاوم..... خواستم دکترا بشه تو رشتمون:-)
واسه همینم بعد از گرفتنه لسانس خوب دیگه نخود نخود هرکه رود خانه ی خود
و این شد که الان نزدیک به 15ماهه که دیگه از هم دوریم اونم دو تا شهره خیلیییییییییی دور
این سرو اون سره ایران
حالا 3بار همو تو این مدت دیدیم که اونم از اخرین دیدار4ماه میگذره

دوست خوبم:اهاااااااااان خوب کامل توضیح بده دیگه دخترم:)من فکر کردم منظورت از دوری دوری سربازیه بعدش دیدم گفتی نه معاف شده....پس بگو اینجوریه قضیه خوب کاری کردی عزیزم ایشالا موفق باشید جفتتون الان بدجور دلم میخواد رشتتونُ بدونم:)راستی بگو چند وقته میای صندوقچه ما


شاهی
ساعت19:25---23 مرداد 1393
فافاااااا خوب معاف شده دیگه
نه عزیزم نرفته
بنا به دلایلی معافش کردن عزیزم
دوست خوبم:ایشالا به سلامتی خیلی خوب شد که معاف شده از اون بهتر رتبه خوبشِ ایشالا تو هم رتبه خوبی بیاری بیام شیرینش رو ازت بگیرم:)


غزل
ساعت13:40---23 مرداد 1393

سلام فافا جون
اون عكسي كه گفتي ميذارم ببيند رو نذاشتي كهههه
دقت رو حال ميكني؟
فافا جدي جدي ديروز دنبال كلاس خطاطي ميگشتم برم يكم خطم خوب بشه
فكر كنم تو هم بايد بيايي همكلاسي بشيم
بخاطر سربازي ناراحت نباش ميگذره اين روزهاي سخت و دارين به روزهاي باهم بودنتون نزديكتر ميشيد

دوست خوبم:سلام غزل خانوم بعله اما چون ادامه مطلب عمومی گذاشتم عکسارو گذاشتم برای پست بعدچشمکدست خطم خوب نیست اما تو این عکس از ترس حراست اینکه بچه ها نیان زود نوشتم تا بتونم عکسم بندازم دیگه خیلی هول هولی شدخندهبعدم دست خط من باید دکتری باشه نمیخوام نمویام همکلاست بشم یک بار دیگه هم به دست خطم توهین کنی با بزرگترم میام سرتا:)))خدا کنهمردد



تمنا
ساعت12:16---23 مرداد 1393

پس کامنت من کو

رااااستی یه چیزیادم اومد گفتم سریع بگمت دوست من دوستش پارسال رفت سربازی اینکه ارتباط و زنگ زدنو اس دادنشون کم شه اصلا همیشه درحال حرف زدن باهمن تنها مشکلشون اینه که شبا خیلی خستن و زووووود بایدبخوابن نگران نباش

دوست خوبم:عزیزم من این پست دستم خورد نصفه اومد رو سایت تو همون موقع هم تو کامنت گذاشتی من مطلب حذف کردم تا کامل کنم بعد بزارم این وسط کامنت تو هم حذف شدخجالتیکامنتتم نخوندم فکر کنم چی گفتی اگه مهم بود بازم بفرست بی زحمتپا در دهانوای جدی میگی خدا از دهنت بشنوه دلم گرم شد یه ذره



شاهی
ساعت9:56---23 مرداد 1393

فافا....................خوشبخت نیستم یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدا خشمش میاداااااااااااااااااااااااا
سرش سلامت باشه عزیزم....ایشاله همیشه واسه رو به جلو بودنو پیشرفت از هم جدا بشیدفداتشم
خب سخته.................ولی نه سخت تر از اراده ی ما ادما
فافا یه فصله جدیدی از زندگیت شروع میشه
جدی بودنتونو بیشتر حس میکنی
چیه دختر؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاشو کم انرژی منفی از خودت ساتع کن عزیزم
زندگی همینه.........پر از پستی و بلندیه........
محکم باش
گریه هم بکن ولی محکم باش
بخدا من اشک میریختم ولی فقط واسه سبک شدنم
الانم میریزم ولی خب دیگه میدونم که باید تحمل کنیم تا زندگیه سطحه بالایی داشته باشیم
نگرانشم نباش اگه تحمله پادگانو نداشته باشه پس چطور میخاد تو و بچه اتو اداره کنه
هیچیش نمیشه....لیسانس هم هس.....زیاد بهش سخت نمیگیرن

دوست خوبم:شاهی جون اولین بار کامنت میزاری عزیزم تا حالا اسمت رو ندیده بودم؟حرفات به دلم نشست شاهی جون ممنون دوستمبوسهمن خودم همیشه به همه میگم بس انرژی منفی نفرستید اما الان خودم شدم کپسول انرژی منفیخندهمن نگران خیلی چیزام حالا دوری به کنار نگران خوراکش جای خوابش اصلا دوست ندارم سختی بکشه همسرم از این پسرای نازک نارنجی نیست برعکس همیشه کارای سخت خونه انجام داده خیلی سختی بزرگتری تنهایی کشیده اما من دوست ندارم سختی بکشه دلم ریش میشهگریه



شاهی
ساعت9:44---23 مرداد 1393

فافاجون اون سربازی معافه ولی ما چون درسمون تموم شد من مجبور شدم برگردم خونمون
پارسال واسه ارشد خوندیم من نتونستم در حده تهران رتبه بیارم این شد که بر ان شدیم که من دوباره بخونم
نه عزیزم دانشگاهه سراسریه تهران قبول میشه
واااااا دختر این حرفا چیه
قرصه اعصاب چیه؟؟؟؟؟؟؟؟باید قوی باشی
تازه ببین تو اگه هر از چن گاهی میتونی ببینیش من وابستگیم در حدی بود که هرروز باهم بودیم
روزایی که کلاس نداشتیم بخدا شده بود 8صبح تا وقتی خوابگاهه من اجازه میداد باهم بیرون بودیمو پدره این بازاراو خیابونا و پارکارو در میاوردیم ولی من تونستم تحمل کنم اونم تونست
ما یکساله دیگه هم باید تحمل کنیم تا من قبول بشم تهران
فافا خدا صبرشو میده نگران نباش
منم اوایل خیلی حالم بد بود....اون در حدی بود که پارسال تابستون لایه کتاباشم باز نکرده بود
اونم میدونی تو چه شرایطی من این تصمیمو گرفتم که کار داشتو میتونستیم خیلی راحت ازدواج کنیم ولی خودم رفتم استعفاشو گرفتم
ولی الان که ارشد میتوونه دانشگاهه تهرانو بیاره خیلی حسه خوبی از خودم دارم
حالا اینا رو بهت بگم که زیاد ناراحت نباشی
بسپار بخدا
ولی این قوله گریه چیه دادی؟؟؟؟من که نمیتونم گریه نکنم
تازه جالبه واست بگم که من تو اون سه باری که دیدمش فقط اشک ریختم فققققققققط
یعنی صدام میکرد اشک میریختم دستمومیگرفت اشک میریختم هر چی که فکرشو کنی
گریه ادمو سبک میکنه
هر وخ حس کردی بغض داری گریه کن تا سبک شی
میگذره فافا.............اگه این سختیا هم نبود که اسمش نمیشد عشق

دوست خوبم:تو همون شیدا هستی که کامنت گذاشتی یا نه؟متعجبیعنی چی معافه پس چرا رفته سربازی؟؟چقدر خوب منم باید قوی بشم اینجوری بیچاره دل نفسیم رو هم اشوب کردم دم رفتنگریهخودش به زور ازم قول گرفت گریه نکنممرددوای خدا از دست این دل



دخمل دلتنگ
ساعت8:39---23 مرداد 1393

سلام فافا جون.....باورت میشه الان بغض گلومو گرفته؟؟ولی حیف مامانی خونه هستن نمیتونم گریه کنم!! چون حوصله شک کردنو اینارو ندارم...
فافاجونم عشق شماوهمسری یه چیز دیگس...راستشو بخوای بعضی وقتا بهت حسودیم میشه....حالا توخصوصی بهت میگم چرا ولی........بیخیال گفتنش خوب نی
خیلی ناراحتم ازین که این روزا خیلی دیردیر برات میخواد تکرار بشه...ولی خب آخر هر سختی آسایش هست!! ایشالا به انید خدا بعد سربازی آقای همسری میرین زیر یه سقف و عاشقونه و بی هیچ استرس و نگرانی یه زندگی ایده آل که خیلیا حسرتشو میخورن شروع میکنین...چشم حسوداتونم کوربشه الهییییییییییی....
آجی فافا خیلی دوستتون دارم! خاطراتت اصن خیلی بهم آرامش میده!! برام دعا کن آجی...نه تنها برای کنکورم که برای خودم و دلم هم دعا کن....
از صمیم قلبم خوشبختیتون رو از خدا میخوام....

دوست خوبم:سلام عزیزم وای شرمنده خدا کنه بغضت بخاطر من پست من نباشه من سعی کردم ناراحتیم رو پستلحظات شادی که داشتم باید ثبت میکردم تاثیری نذاشته باشهخجالتیممنون دوستم چقدر جملت رو دوست داشتم حتی تصورش هم برام ارامش بخشهبوسهایشالا ما هیچ وقت حسود نداشته باشیم زندگیمون به چشم کسی نیادپا در دهانخصوصیت هم به دستم رسید میام وبلاگت جواب میدم عزیزمبوسهایشالا همیشه موفق باشی درتمام مراحل زندگیت دوست خوبم بوسهواااااااااای چقدر بووووووووووووووس لپت رو بیار جلو دونه دونه بوساتو جواب بدم:))کامنتت پر از لطف مهربونی بود دوستم مرسی بابت جمله های قشنگت



خانوم گل
ساعت6:45---23 مرداد 1393

فافا اینجوری نگو
تو همیشه خوشبختی چون همسریت باتمام وجودش دوست داره
مطمین باش واسه همسریت بیشتر از تو سخت میگذره
اتفاقا تو باید بهش روحیه بدی
میدونم مدت سربازی خیلی زیاده امابلاخره تموم میشه
میتونی شماره پادگانو بگیری باهم صحبت کنین
انشالله خدمتش یه جای نزدیک میوفته
تازه نگران نباش همسریت چون تحصیلاتش بالای حتما یه قسمت خوب میذارنش که بهش زیاد سخت نگذره.
چون فکر میکنم براساس میزان تحصیلاتشون تقسیم بندیشون میکنن
مثلا همسری من تو قسمت آشپزخونه اونم فقط تقسیم غذا بود.فقط زمان غذا سرش شولوغ میشدو دیگه کل روز بیکاربود و از نگهبانی و اینجورچیزاهم خبری نبود
انقدر وقت بیکاری داشت که کتاباشو برده بودو همونجا هم درس میخوند
همسریتم حتما یه جای خوب میوفته نگران نباش
ازجواب دادنت به کامنتا میفهمم که دیگه شادو پر انرژی نیستی.اینجوری نباش باشه؟
ما فافایه همیشگی خودمونو میخوایم

دوست خوبم:اره بخدا من با این حالم ایشونم ناراحت کردم همش میگه اینجوری نباش من دلم پیش تو میمونه اونجا دیوونه میشم منم که هیچی شدم بچه دوساله که میخوان به زور یه چیزی رو ازش بگیرنخجالتیاز دست خودمم کلافه امفریادچقدر خوب کاش همسری منم اینجوری بیفتهگریهدارم سعی میکنم خودمو جمع جور کنم اما سخته بخدا:(



eli
ساعت0:34---23 مرداد 1393

وووووی من هی اینجا میام حرفاتو میخونم از اون قالب سنگیه خودم در میام.
یاد عشق و عاشقی و خوشبختی میوفتم و نزدیکه اشک تو چشمم حلقه بزنه. وای که حاضرم همه چیمو بدم اما خوشبختیو باهم بودنه شما از بین نره. جدی میگم.اسفــــــــند. اللهم صلی علی محمد و ال محمد

دوست خوبم:منم رفتم تو قالب سنگین دلم داره میترکهاخمخوشبختی من کنار نفسیم بود اینکه هر دقیقه بدونم خوبه چیکار میکنه کجاس از این به بعد من دیگه خوشبخت نیستم دوست دارم این مدت که نیس برم تو کما تا نبینم نبودنشو وقتی اومد از کما دربیام دلم به خدا گرمه فقط خودشو داریمگریهنگو اینجوری دوستم ناراحت میشم ایشالا همیشه خوشبخت سلامت باشی مرسی بابت صلواتت



شیدا
ساعت23:45---22 مرداد 1393

وااااااااااااااااااااااای فافا
باپوستو استخونم درک کردم چی میگی
منک نتونستم جلویه اشکامو بگیرم
خیلییییییییییییییییییییییی سخته
اولش با ترکه دیوارم گریه میکنی ولی بعدش عادت میکنی
یعنی وقتی فک میکنی خب لازمه یه حسه خوبی به ادم میده
من الان یکسالو چن ماهه که دورم
تو این مدت سه بار دیدمش اونم دو سه روزه
ولی میگذره فافا
من با خاطرت گریه کردم چون خودم همچین روزایه سختی رو دارم میگذرونم
ولی یه خوبی که داره تو این مدت تازه میفهمید که چقققققد بیشتر همو دوس داریدو بیشتر قدره همو میدونید
تازه اقاییه من تو این شرایطه سخت تونست تو ارشد رتبه ی برتز بشه و تهران میره امساال
منم ایشاله ساله دیگه

وای وبتو میخونم حس میکنم تنها نیستمیکی درکم میکنه

دوست خوبم:من همین امروز قول دادم گریه نکنم اما مگه میشه باباگریهنرفته شدم یه ادم عصبی پرخاشگر حوصله هیچ کسی ندارم حتی خودمو نمیدونی این پستم چه جوری نوشتم وقتایی که اروم بودم به یاد اون روز میومدم مینوشتم فکر کنم ادامه مطلب 2 3روز طول کشید هی وسطاش میزدم زیر گریهگریهواااااااای توروخدا سه بار همش من کارم به قرص اعصاب میکشه اگه اینجوری بشهفریادمنم با کامنتت اشک حلقه بست تو چشمام اما سعی کردم تا جایی که میشه زیر قولم نزنمخجالتیشیدا ازت سوال دارم بیا بگو چه جوری درس خوند تو پادگان؟الان که قبول شده پیام نور قبول شده؟بعد الان هم میتونه بره سربازی هم سرکلاس؟شیدا اونجا هست تا حالا چندبار بهت زنگ زده؟غذاهاشون چه جوریه؟لاغر شده؟چی میگه همسریت از شرایط میگه خیلی سخته یا نه؟اونجا بیشتر به چی احتیاج پیدا کرد دوران اموزشیش از نظر لباس خوراک...میگم توروخدا همه رو بادقت جواب بده منتظر جوابات هستم



خانوم گل
ساعت22:10---22 مرداد 1393

سلام فافایی خوبی؟
درکت میکنم عزیزم اما تا چشم بهم بزنی سربازی نفسیت تموم شده و اومده پیشت.تازه وقتایی که میاد مرخصی میتونین همدیگرو ببینین
فکرکن همسریت کچل کنه
یعنی عاشقه این شیطون بازیاتم

دوست خوبم:سلام عزیزم ای بد نیستم کاش واقعا اینجوری بود چشمامو بهم میزدم میومد من داغون میشم این مدتگریهنگفتم کجا افتاد اموزشی رو بگم دیگه نمیگی نگران نباشگریهمن راضیم خودم کچل بشم اما نره پیشم بمونه



آتوسا
ساعت21:20---22 مرداد 1393

سلام فافا جون،دلم تنگ شده بود واست
دوست خوبم،راجع به سربازی همسریتون،فقط اینو بگم که خدا خودش حواسش به بنده هاش هست و هر کاری میکنه به نفع اوناست،همسریتون هرجایی باشن اینو بدون که یه حکمتی توش هست
خاطرتون خیلی خوب بود،اون تیکه ی فیلم بازی کردنتون هم خیلی خنده دار بود
امیدوارم همیشه خوب باشید

دوست خوبم:سلام عزیزم منم دلم تنگ شده بود به کامنتای قشنگت همراه صندوقچه مابوسهمیدونم منم امیدم به خودشه فقطگریهمرسی عزیزم بوس



همسری
ساعت18:34---22 مرداد 1393

سلااااااااااااام جیگر میگری
یعنی اونروز داشتم اس میدادم که گل من رسیدم خودمم خندم گرفته بود
عشق می کنم این یه تیکه رپو میخونیا عششششششششششششق

همگی شاهد باشید این گفت گوشیمو میدم ولی نداد من هرچی منتشو کشیدم نداد هرکی هم بخواد تکذیب کنه داره خالی میبنده
راجع به عینک دودی و اشک و این چیزها هم حضوری حرف میزنیم
خیلییییییی دوست دارم گلم ولی به خاطر اون اشکهایی که گفتی از دستت ناراحتم
نفسیم:سلام به روی ماهت خوشگل منبوسهبوسهبوسهبوسهبوسهبوسه میدونم از خوشحالی ذوقزدگی اینکه همچین خانوم خولُ گلی قسمتت شده میخندیدیخندهخندهتو که دیگه نیستی من برا بخونمگریهگریهببین این قرار با قرار بعدی که هنوز پستش رو نذاشتم قاطی کردی عزیزم تو قرار شنبه من اسرار کردم تو نگرفتی نه این قرار 30اُمخندهمن با شما هیچ حرفی ندارم اقای ا.حچشمکناراحت نباش گلم به اشکام کاری نداشته باش بزار انقدر بیان تا خودشون خسته بشنزبان درازیبیشتر از تمام ادمای روی زمین حتی مامان بابام دوست دارم تمام زندگی من:-**************************



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: